یک بار یکی گفته بود یکی از اصلی‌ترین معیارهاش برای دوستی با آدم‌ها، میزان صمیمیت و محبت میان آن افراد و اعضای خانواده‌شان است. حرف‌اش این بود که نسبت به آدم‌هایی که رابطه‌ی خوبی با خانواده‌ی خودشان ندارند احساس اعتماد و اطمینان نمی‌کند. به عنوان کسی که مفهومِ «رابطه‌ی خونی» به خودیِ‌خود برایش بی‌معنی‌ست، حرف‌اش را این‌طور شنیده بودم: «یکی از مهم‌ترین معیارهای من برای دوستی با آدم‌ها، میزان محبت و صمیمیت میان آن افراد با هر آدم رندوم دیگری‌ست!»
نظرات (۳)
ناشناس
- سه شنبه ۲۱ ارديبهشت ۰۰
- ۲۰:۰۳
امکان داره با یکی رابطه خوب نداشت ، اما شخصی که با همه، با تک تک اعضا خانواده ش رابطه خوبی نداره . احتمالا خودش خورده شیشه داره خب
دوتا نکته به نظرم مهمه.
یکی اینکه در اکثریت بودن، لزوما به معنای در سمت درست ایستادن نیست، که شخصی که در اقلیت هست رو صرفا به این دلیل خرده‌شیشه‌دار بدونیم.
و دومی هم اینکه، تفاوت‌‌های آدما، می‌تونه باعث شه صمیمیت بینشون شکل نگیره، بدون اینکه اون‌ها لزوما دشمن خونی هم باشن و بد هم رو بخوان.
نظر شخصی من اینه که بهتره جای اینکه با این پیش‌فرض ذهنی پیش بریم که اون آدم با خانواده خودش نمی‌سازه، پس لابد آدم به دردبخوری نیست، خود اون شخص رو بشناسیم و دلایلش رو سبک‌سنگین کنیم. حتی اگر در اقلیته.
من خیلی از دوستان صمیمی‌م رابطه‌ی خوبی با خانواده‌شون ندارن. ولی ویژگی‌هایی دارن که باعث می‌شه هر روز از رفاقت باهاشون احساس خوش‌حالی کنم.
مرسی از نظرتون به هرحال (:
یکی اینکه در اکثریت بودن، لزوما به معنای در سمت درست ایستادن نیست، که شخصی که در اقلیت هست رو صرفا به این دلیل خرده‌شیشه‌دار بدونیم.
و دومی هم اینکه، تفاوت‌‌های آدما، می‌تونه باعث شه صمیمیت بینشون شکل نگیره، بدون اینکه اون‌ها لزوما دشمن خونی هم باشن و بد هم رو بخوان.
نظر شخصی من اینه که بهتره جای اینکه با این پیش‌فرض ذهنی پیش بریم که اون آدم با خانواده خودش نمی‌سازه، پس لابد آدم به دردبخوری نیست، خود اون شخص رو بشناسیم و دلایلش رو سبک‌سنگین کنیم. حتی اگر در اقلیته.
من خیلی از دوستان صمیمی‌م رابطه‌ی خوبی با خانواده‌شون ندارن. ولی ویژگی‌هایی دارن که باعث می‌شه هر روز از رفاقت باهاشون احساس خوش‌حالی کنم.
مرسی از نظرتون به هرحال (:
سلما
- چهارشنبه ۸ ارديبهشت ۰۰
- ۱۹:۳۸
نوجوان که بودم -یک جوریه انگار می‌خوام بقیه‌ی جمله‌م رو ادبی بگم- یکی دقیقا همین حرف رو زده بود بهم و این حرفه چون رفته بود تو ناخودآگاهم،، خیلی اذیت می‌شدم به هر حال.
می‌فهمم چی می‌گی. متاسفم برای فشاری که بابت این کلیشه‌ها تحمل کردی :(
سا را
- چهارشنبه ۸ ارديبهشت ۰۰
- ۰۱:۱۲
این یکی از حرف‌هاییه که منم راجع بهش خیلی گارد دارم؛ یعنی این که مردم تصور می‌کنند همه مثل خودشون خانواده‌ی نسبتا خوبی داشتند و توی روابط خانوادگی سالمی بودند. یعنی فکر کن کسی که از طرف خانواده‌اش رنج کشیده، باید از این طرف هم قضاوت بشه.
آره سارا همین.
موضوعات
- یه جوالدوز به دیگران (۱۱)
- سگِ سیاه (۲۳)
- به روایت تصویر (۶)
- در میانِ مسیر (۵۶)
- چون چیزها دارند از یادم میروند (۱۳)
- در راهِ پاریس (۲)
آرشیو مطالب
- مهر ۱۴۰۳ ( ۱ )
- شهریور ۱۴۰۳ ( ۴ )
- مرداد ۱۴۰۳ ( ۱۸ )
- تیر ۱۴۰۳ ( ۳ )
- خرداد ۱۴۰۳ ( ۱ )
- ارديبهشت ۱۴۰۳ ( ۱ )
- اسفند ۱۴۰۲ ( ۱ )
- آذر ۱۴۰۲ ( ۲ )
- آبان ۱۴۰۲ ( ۱ )
- مهر ۱۴۰۲ ( ۴ )
- شهریور ۱۴۰۲ ( ۲ )
- مرداد ۱۴۰۲ ( ۱ )
- تیر ۱۴۰۲ ( ۲ )
- خرداد ۱۴۰۲ ( ۳ )
- ارديبهشت ۱۴۰۲ ( ۴ )
- فروردين ۱۴۰۲ ( ۳ )
- اسفند ۱۴۰۱ ( ۲ )
- بهمن ۱۴۰۱ ( ۱ )
- شهریور ۱۴۰۱ ( ۱ )
- مرداد ۱۴۰۱ ( ۳ )
- تیر ۱۴۰۱ ( ۱ )
- خرداد ۱۴۰۱ ( ۳ )
- ارديبهشت ۱۴۰۱ ( ۱ )
- فروردين ۱۴۰۱ ( ۲ )
- اسفند ۱۴۰۰ ( ۳ )
- بهمن ۱۴۰۰ ( ۲ )
- دی ۱۴۰۰ ( ۴ )
- آذر ۱۴۰۰ ( ۳ )
- آبان ۱۴۰۰ ( ۵ )
- مهر ۱۴۰۰ ( ۴ )
- شهریور ۱۴۰۰ ( ۹ )
- مرداد ۱۴۰۰ ( ۳ )
- تیر ۱۴۰۰ ( ۴ )
- خرداد ۱۴۰۰ ( ۵ )
- ارديبهشت ۱۴۰۰ ( ۱۰ )
- فروردين ۱۴۰۰ ( ۷ )
- آذر ۱۳۹۹ ( ۳ )
- شهریور ۱۳۹۹ ( ۴ )
- مرداد ۱۳۹۹ ( ۲ )
- تیر ۱۳۹۹ ( ۲ )
- خرداد ۱۳۹۹ ( ۳ )
- ارديبهشت ۱۳۹۹ ( ۳ )
- فروردين ۱۳۹۹ ( ۶ )
- اسفند ۱۳۹۸ ( ۳ )
- بهمن ۱۳۹۸ ( ۱ )
- دی ۱۳۹۸ ( ۲ )
- آذر ۱۳۹۸ ( ۴ )
- مهر ۱۳۹۸ ( ۵ )
- شهریور ۱۳۹۸ ( ۲ )
- مرداد ۱۳۹۸ ( ۲ )
- تیر ۱۳۹۸ ( ۳ )
- خرداد ۱۳۹۸ ( ۳ )
- ارديبهشت ۱۳۹۸ ( ۳ )
- فروردين ۱۳۹۸ ( ۱ )
- اسفند ۱۳۹۷ ( ۷ )
- بهمن ۱۳۹۷ ( ۷ )
- دی ۱۳۹۷ ( ۵ )
- آبان ۱۳۹۷ ( ۲ )
- مهر ۱۳۹۷ ( ۱ )
- شهریور ۱۳۹۷ ( ۳ )
- مرداد ۱۳۹۷ ( ۵۰ )
- تیر ۱۳۹۷ ( ۲۰ )