استاد ذ. میگفت توی کلاس درس، اگر دانشآموزی درس نمیخواند، تکلیف نمینویسد، تقلب میکند، یا نظم کلاس را بر هم میزند، به عنوان معلم و گردانندهی کلاس، تقصیر تمامی اینها بر گردن شما و ناشی از ضعف کار شماست. امروز که به حرفهاش فکر میکردم، فارغ از میزان درستیشان، از ایدهی کلیِ مسئولیت همه چیز را بر عهده داشتن خوشم آمد. داشتم فکر میکردم تزریق کردن این ایده به زندگی روزمرهام میتواند منجر به استفاده از تمامی پتانسلیم در موقعیتهایی شود که به طور معمول میافتند توی گردابِ پیدا کردن مقصر و احساس قربانی شدن. شاید هم سوقم بدهد به سمت راهحلمحور بودن، که همیشه نقطهی ضعفم در زندگی بوده است. با اینحال، به کار گرفتن این ایده در زندگی را، به کسی پیشنهاد نمیکنم. چرا که همانقدر که ترکیبش با عملگرایی میتواند نتایج مثبتی داشته باشد، همراهیاش با انفعال، به خودسرزنشگریِ وحشتناکی ختم خواهد شد.