یک جایی توی مسیر آموختن زبان جدید هست، که کلمهها و قواعد سادهای که یاد گرفتی رو میچینی کنار هم، و برای اولین بار معنی جملهای که بهش برخوردی رو میفهمی. دیروز رسیدم به اونجا. درس راجعبه منفی کردن جملات بود که یک چراغ توی ذهنم روشن شد و آهنگی که بارها گوشش داده بودم رو زیر لب خوندم: Je n'ai pas peur de la route . یعنی من از جاده نمیترسم. به عنوان آدمی که بیشتر از هر وقتی توی زندگیش ترسیده، به فال نیک گرفتمش.