تقریبا کل جلسهی تراپی امروز رو در حال توضیح دادن میزان فلجکنندهی اضطرابی که دارم تحمل میکنم گریه کردم. یادم میاد یکی دو سال پیش وقتی یک نفر بهم گفته بود که افسرده نیست اما دچار اضطرابه، با خودم فکر کرده بودم که اونقدرها هم سخت به نظر نمیاد؛ و خب چقدر Naive. اجازه بدید کلاهم رو به احترام همهی شمایی که با اضطراب درگیرید از سرم بردارم.